Vernal Verses

As far as I'm concerned, I prefer silent vice to ostentatious virtue. Einstein

Friday, January 19, 2007

واینک انسان


وینک اما انسان
اشرف المخلوقات
من ِ حافظ کویی؟
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند

و تمنای وصال
به تسلای فراغ
در درونم اما
ریشخندیست به این بیت غریب
که زمانی به قرابت خواندیم
آدمی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش

لیک اینک پرسم اینرا من زخود
از چه رو می بازجوید وصل خویش؟
آدمی کو باخت اصل ِ وصل خویش

خدایا تهیدستی در اوج اصالت
به که توانگری در اوج بی اصالتی
چشم سیر از تو خواهم نه دل سیر
که سیری چشم به معناست
وسیری دل به ماده


Saturday, January 13, 2007

I Still Feel Lost

هنوز یه چیزی کمه یا شایدم زیاده
دارم خسته می شم کم کم
راحت می نویسم به رسم خودم
حوصله هیچی رو که مغزمو به فعالیت
واداره ندارم
هر سوالی میتونه بی جواب باشه
من وظیفه ندارم به هیچ کس
جواب پس بدم
بله هیچ وظیفه ندارم

:به نظر لالایی زیبایی میاد

گل مینا بخواب آروم عزیزم
که تو خوابت شب و شبنم بریزم

گل مینا بخواب آروم که دیره
دیگه بدجور داره گریم می گیره

بخواب آروم که بیداره ستاره دل مریم هراسونه دوباره

شاید هیچ وقت دیگه بارون نباره
بخواب آروم که شب طاقت بیاره

اگه دل رو به رویای تو بستم اگه از بغض پاییزت شکستم
نمی دونی تو این شب گریه تلخ... هنوز مدیون چشمای تو هستم

تو معصومی مثه اندوه بارون
مثه تنهایی یک معبد دور
نشد قسمت کنیم تنهایی مونو
تو این فصل حریقه آینه و نور
تو این دنیای دلگیر و مه آلود
کسی جز تو به فکر بغض من نیست

من از چشمای غمگین تو خوندم که شب اینجا شب عاشق شدن نیست
گل مینا بخواب آروم که شب شد دل من از شکستن جون به لب شد
شایدم فقط آهنگ زیبایی بود
Who Cares?

Wednesday, January 03, 2007

ساری گلین


دامن کشان ساقی می خواران
از کنار یاران
مست و گیسو افشان می گریزد
بر جام می از شرنگ دوری
بر غم مهجوری چون شرابی جوشان مِی بریزد
دارم قلبی لرزان ز رهش
دیده شد نگران
ساقی می خواران از کنار یاران
مست و گیسو افشان می گریزد
---------------------
بار دیگر اثری جاویدان از حسین علیزاده
نابغـــــــه دوران
خالق نینـــــــــوا
"ساری گلین و ماما "
بی شک قلب این اثر آرامش بخش است